انتظار فرج
چه تناسبى میان انتظار موعود و حیات پویا، کسب علم، ظلم ستیزى و
مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا خود انتظار و چشم به راه ماندن، به گوشه اى خزیدن و
ساکن و ساکت ماندن نیست؟
اگر
مفهوم انتظار به درستى فهمیده شود، معلوم مى گردد بین انتظار موعود و حیات پویا و
ظلم ستیزى و ریشه کنى فساد از زمین، ملازمه هست و روایات فراوانى که فضیلت انتظار و
مقام منتظران را بیان مى کند، این تصویر زیبا را ارائه کرده است. در پرتو انتظار
موعود، حرکت هاى اصلاحى شکل مى گیرد و به برکت آن، حیات انسانى، مفهوم و جایگاه
الهى خود را پیدا مى کند و بشر را به سوى اهداف والاى انسانى به پیش مى برد.
انتظار،
امید مى آورد و امید به آینده روشن، سبب حرکت و نشاط و پویایى مى گردد. امید به
تحقّق ارزش ها سبب تقویت روحیه صالحان مى گردد و بسیج عمومى به سوى رفع ظلم و فساد
را اعلام مى دارد. امید به موعود جهانى و انقلاب ارزشى او، هر گونه سستى، افسردگى،
سکوت و سکون را از افراد برمى دارد و اقدام و عمل و تحرّک را به جاى آن مى نشاند.
گفتنى
است به رغم این انگاره روشن، دو نوع برداشت متفاوت و جدا از هم از «انتظار» صورت
گرفته است:
1.
انتظارى که سازنده، نگه دارنده، تعهّدآور، نیروآفرین و تحرّک بخش است ؛ به گونه اى
که مى تواند نوعى عبادت و حق پرستى شمرده شود.
2.
انتظارى که سستى، بى تفاوتى و تحمل اسارت و سلطه از نشانه هاى بى نشان آن است.
یک.
انتظار منفى و ویرانگر
در این
نگرش، انتظار، عامل رکود و عقب ماندگى است و منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحى دست
مى شویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه خاموشى و سکوت در پیش مى گیرند.
حتّى به این باور مى رسند که مى بایست به گسترش جور و فساد کمک کنند و یا نسبت به
آن بى تفاوت باشند تا گیتى پر از ستم و تباهى گردد و ظهور مهدى موعود نزدیک شود.
چنین اندیشه اى باعث انزوا و دورى از عرصه سیاست مى شد و گاهى ابزار دست حکومت هاى
جور براى انحراف اذهان و سوء استفاده از افکار مهدى باورى بوده است!
به نظر
شهید مطهرى؛ انتظار ویرانگر، برداشت قشرى از مهدویت و قیام مهدى موعود است ؛ به
طورى که برخى گمان مى کند قیام حضرت مهدى(عج)، صرفا ماهیّت انفجارى دارد و تنها به
دنبال گسترش و رواج ظلم، تبعیض و تباهى ها شکل مى گیرد[1].
این دیدگاه جایگاه خاصى در شیعه نداشته و با پیروزى انقلاب اسلامى ایران و رهبرى و
روشنگرى هاى امام خمینى، رو به افول و خاموشى نهاده است.
دو.
انتظار مثبت و سازنده
بر این
اساس، انتظار همه گاه جنبش آفرین، سرچشمه قیام و مقاومت و ایثار و حرکت مى باشد و
حالت فرسایشى و سست کنندگى ندارد ؛ زیرا منتظر مى تواند با تلاش و زمینه سازى خود،
فرج و گشایش را نزدیک کند و امکانات و بسترهاى فرهنگى، نظامى، سیاسى و اجتماعى آن
را فراهم سازد.
نقطه
شکوفایى و اوج این تفکّر (انتظار مثبت)، در عصر پیروزى انقلاب اسلامى ایران نمودار
گشت ؛ و دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوى را از صفحه تاریخ محو کرد.
آگاهى فزون تر علما و عموم شیعیان، زمینه را براى ظهور و بروز آثار و پیام هاى اصلى
انتظار فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذیرش نظام فاسد حکومتى، عدم تحمل ظلم و
ستم فراوان و دین ستیزى آشکار و تشکیل حکومت دینى در راستاى تعمیق بخشى به اندیشه
مهدویت. پس «انتظار ظهور مهدى موعود» منشأ خمودگى و رکود جوامع اسلامى نیست و عدم
تحقّق آن تا امروز، موجب دلسردى و یأس نمى شود ؛ زیرا در روایات متعددى بیان شده
است که دوران غیبت، دوره امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت
باورها و اعتقادات در مقابل سختى هاى زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را
براى ظهور و شرکت در قیام امام مهدى(عج) آماده ساخت.
البته
آثار انتظار منحصر در بُعد «سیاسى» نیست ؛ بلکه انتظار و مهدى باورى، زوایا و ابعاد
مختلفى دارد. از جمله:
1. بُعد
توحید ؛ انتظار در ماهیت خود، انسانِ منتظر را متوجّه خداى جهان مى کند. توجّه به
خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهم ترین اصول «مهدى باورى» است.
2. بُعد
نبوت ؛ منتظران چشم به راه کسى هستند که در او، صفات و آثار پیامبر گرد آمده است.
هر کس دوست دارد، آدم، نوح، ابراهیم، موسى، عیسى و محمد را ببیند، مى تواند چهره
آنان را در مهدى(عج) ببیند. او مى آید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و دین خدایى
را بگستراند و نداى توحید را به همه عالم برساند.
3. بُعد
قرآنى ؛ مهدى(عج)، زنده کننده همه احکام قرآن است. انسان منتظر همواره این آرمان را
در دل زنده مى دارد که روزى با ظهور آن حضرت، قرآن و آموزه هاى آن در سراسر جهان
حاکمیت یابد و برنامه زندگى گردد.
4. بُعد
امامت ؛ مهدى، وصى صدّیقین و خاتم ائمه طاهرین است. امامان پیشین یکایک او را یاد
کرده اند. او فرزند و یادگار و ادامه دهنده راه آنان است. مهدى، مظهر قائم امامت
است و انتظار ظهور او، بزرگ ترین تأکید بر اصل امامت و رهبرى است.
5. بُعد
عدل ؛ انتظار مهدى، انتظار ظهور عدل است. او جهان آکنده از بیداد را، از داد پر
مى سازد و عدل خدایى را در همه جا و همه سو سرایت مى دهد.
6. بُعد
معاد ؛ در امر انتظار، اصل اعتقادى بسیار مهم «معاد» و بازگشت مسئولانه به نزد
خداوند، همواره حضور دارد... مهدى به هنگام ظهور، ستمگران را کیفر مى دهد و ظالمان
را به سزاى اعمال خود مى رساند و مؤمنان را عزیز مى دارد. به هنگام ظهور او، گروهى
از پاکان و پلیدان به جهان بازمى گردند (و پلیدان کیفر و مجازات مى بینند). از
علایم حتمى فرا رسیدن رستاخیز، ظهور مهدى است، تا او نیاید، عمر جهان به سر نمى رسد
و قیامت برپا نمى گردد...[2].
7. بُعد
دانش و خردورزى ؛ مهم تر از همه، توجه ویژه منتظران به علم و دانایى است ؛ به طورى
که در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعه بشریت کامل مى گردد و زمینه هاى رشد، توسعه
و سعادت در تمام زمینه هاى علمى، معنوى، صنعتى و آبادانى فراهم مى شود.
پی نوشت ها
______________
[1].
ر.ک: قیام و انقلاب مهدى، ص 62.
[2].
محمد رضا حکیمى، خورشید مغرب، ص 265 و 266.
نظرات